کوروش کبیر

به نام خدا

سلام ازامروز می خوام براتون قسمتهای از زندگی کوروش کبیر رو که خودم بصورت داستان در اوردم براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد و البته اول با کلام خدا در مورد این مرد سخن می گم و بعد به دنیا آمدن ، کودکی ، جوانی ، پادشاهی و......

کلام خدا در مورد مردی بزرگ که بنیان گذار سرزمینی یکپارچه و بزرگ به وسعت غرب آسیا

کوروش کبیر

بنیان گذار سرزمینی یکپارچه و بزرگ به وسعت غرب آسیا

 از کلام خدا

برای خوندن برید ادامه مطلب

به نام خدا

ذوالقرنین

سوره کهف

و از تو ای رسول سوال از ذوالقرنین می کنند پاسخ ده که من به زودی حکایت او را به شما تذکر خواهم داد (83) ما او را تمکن و قدرت بخشیدیم و ( در علم و هنر ) از هر چیزی رشته ای به دست او دادیم (84) پس پیروی کرد وسیلهٌ حق را (85) تا هنگامی که ذوالقرنین  به مغرب رسید جائی که خورشید را چنین می یافت که در چشمه ٌ آب تیره ای رخ نهان می کند و آنجا قومی را یافت که ما (چون کافر بودند ) به ذوالقرنین دستور دادیم که درباره این قوم یا قهر و عذاب ( اگر ایمان نیاوردند ) یا لطف و رحمت به جای آور (86) ذوالقرنین گفت : اما هر کس ظلم و ستم کرده او را به کیفر خواهم رسانید و سپس که به سوی خدا باز گردد خدا او را به عذابی سخت کیفر خواهد کرد (87) و اما هر کس به خدا ایمان آورد و نیکو کردار شد نیکوترین اجر خواهد یافت و هم ما امر را بر او سهل و آسان گیریم (88) باز با همان وسایل تعقیب کرد (89) تا آنکه به مشرق زمین رسید آنجا  قومی را یافت که مبان آنها و آفتاب ساتری قرار ندادیم (90) همچنین بود و البته ما از احوال آن کاملاً با خبر بودیم (91) باز با وسائل تعقیب می کرد (92) تا رسید میان دو سد ( دو کوه بین دو کشور در شمال و جنوب خاک ترکستان) آنجا قومی را یافت که سخنی فهم نمی کردند (93) أنان گفتند ای ذوالقرنین یاجوج و ماجوج (پشت این کوه ) فساد و خونریزی و وحشی گری بسیاری می کنند آیا چنانکه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها می بندی ؟ که ما از شر آنان آسوده شویم (94) گفت تمکن که خدا به من عطا فرموده از هزینهٌ شما بهتر است اما شما کمک کنید تا سدی برای شما بسازم که به کلی مانع دستبرد آنها شود (95) و گفت قطعات آهن بیاورید آنگاه دستور داد زمین را تا به آب بکنند و از عمق زمین تا مساوی کوه از سنگ و آهن دیواری بسازند و سپس آتش افروخته تا آهن گداخته شود آنگاه مس گداخته برآهن و سنگ ریختند (96) از آن پس آن قوم نه هرگز به شکستن آن سد و نه بر بالای آن شدن و رخنه در آن توانائی یافتند (97) گفت که این از رحمت خدای منست و آنگاه که وعده خدا فرا رسد آن سد را متلاشی و پاره پاره گرداند و البته وعدهٌ خدا محقق و راست خواهد بود (98) روز آن وعدهٌ که فرا رسد همهٌ خلایق محشر چون موج مضطرب و سرگردان باشند و نفخه صور دمیده شود و همهٌ خلق در صحرای قیامت جمع آیند (99)